خواندن!

ساخت وبلاگ
امروز 18 اسفند 98 ، طبق تقویم هجری روز مرد و طبق تقویم میلادی روز زن به شمار میاد و اگه در شرایطی غیر از قرنطینه و تعطیلی پیاپی اجباری به خاطر مقابله با کرونا بودیم، امروز به تنهایی قابلیت شاد کردن و خواندن!...ادامه مطلب
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 72 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 10:24

از یکم فروردیناز یکم فروردین زندگی دو نفرۂ من و یار زیر یک سقف شروع شد و تموم شب ها و روزهای این بیست و چند روز گذشته رو با شادی در کنار هم سپری کردیم... هزار هزار تا شکرت خدا :)هیچگونه جشن و مراسمی نداشتیم. چند رو خواندن!...ادامه مطلب
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 73 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 10:24

تابستون شلوغی شد. گرما و طولانی بودن روز، مثل همیشه رنج آوره ولی از اینکه یک بار تو زندگیم یه برنامه چیدم و تو خط همون برنامه جلو رفتم، سر از پا نمی‌شناسم! دیگه داشت برام یه رویای دوووور میشد که بتونم خواندن!...ادامه مطلب
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 74 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 1:38

من بیخود و تو بیخود ما را کی برد خانهمن چند تو را گفتم کم خور دو سه پیمانهدر شهر یکی کس را هشیار نمی‌بینمهر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانهجانا به خرابات آ تا لذت جان بینیجان را چه خوشی باشد بی‌صحبت جا خواندن!...ادامه مطلب
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 83 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 1:38

آهنگ «الکی» قمیشی تازه دراومده بود که یه گلچین دستمون رسید و با تلویزیون 14اینچ و mp3 قاچاقی اتاقمون تو خوابگاه، هرروز «الکی» و بقیۂ آهنگای اون گلچین فارسی رو گوش می دادیم. یه چندتایی هم فیلم با همون خواندن!...ادامه مطلب
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 93 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 1:38

فهم و انتظار من از «نظم» با چیزی که خداوند برام مقدر کرده، گاهی تفاوت می‌کنه و من عصبی می‌شم... عصبی می‌شم که چرا طبق پیش بینیم جلو نمی ره و تسلطم رو از دست داده‌م؟اما امور جهانی بی توجه به منِ هیچ، ب خواندن!...ادامه مطلب
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 56 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 1:38

به لطف خدا برای سومین بار دانشجو شدم: دکترا قبول شدم :)

خواندن!...
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 65 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:48

 

با یک دنیا امید و اشتیاق، آغوشمو به روی مهرماه باز کردم.

امید، آخرین مسکن قوی برای تحمل سختی هاست! کنار امید اگه تندرستی و پشتکار هم باشه، کمر نمی‌شکنه، قامت خم نمی‌شه، خم به ابرو نمیاد.

خدایا شکرت که تن و بدن سالمی دارم و مقدار زیادی امید.

خواندن!...
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 66 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:48

مهرماه 94 دو گروه فارسی عمومی داشتم که یکیشون جزو بهترین گروه‌های درسی ای بوده که تابحال داشته‌م و یادمه به ذوق همون دانشجوها می‌رفتم دانشگاه! بس که بانشاط و فعال و خوشرو بودن. نصف کلاس جزو رشتۂ ادبیا خواندن!...ادامه مطلب
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:48

دیشب در آستانۂ ورود به 32 سالگی، جلسه‌ای برای رسمی کردن رابطه مون داشتیم که حس می‌کنم قدم خوب و بزرگی برداشته شد :)

هرچه بیشتر نسبت به انتخاب شریک زندگیم مطمئن و دلگرم شدم و از ته دل خوشحالم که خانواده هامون اینهمه با هم مشترکات و صمیمیت و آشنایی دارن.

پس پیش به سوی ساختن زندگی متاهلی! 

32سالگی عجب سال پرمشغله و سختی بشه! درس و دانشگاه و ازدواج و... 

خدایا به امیدت

خواندن!...
ما را در سایت خواندن! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jooibar بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:48